استانداری ایلام

آیت قیصربیگی مدیرکل روابط عمومی استانداری ایلام

به بهانه انتقاد اخلاق را زیر سئوال نبریم/حرمت ها را نگه داریم!

به بهانه انتقاد اخلاق را زیر سئوال نبریم/حرمت ها را نگه داریم!

-برای این عده محدود فرقی نمی کند به هر  کسی که می رسند با زدن یک برچسب نیش خود را می زنند و می روند! آنها در چند ماه اخیر انواع تخریب و اتهام ها را به بهانه مسائل اقتصادی صرف نظر از درک شرایط فعلی و جنگ روانی و اقتصادی دشمن، به رئیس‌جمهور، وزرا و سایر مسئولان کشوری و استانی وارد کرده اند که اگر فکری به حال آن نشود می تواند مخرب و آسیب زا باشد آن هم در وضعیتی که دشمن تمام تمرکز خود را بر دلسرد کردن مردم از مسئولان نموده است.

-و اینجا در غربی ترین نقطه کشور باز هستند معدود افرادی که سعی دارند عینک بدبینی را بر چشم گذاشته و مترصد فرصتی باشند تا با بزرگنمایی مسائل و تحلیل اشتباه، موضوعات را به انحراف کشانده و بر سمت و سوی افکار عمومی تاثیر گذارند و به نوعی جلب توجه کنند!

-اگرچه همیشه بایست از انتقاد درست، سازنده ومنصفانه استقبال کرد اما گاهی اوقات برخی افراد به بهانه انتقاد، موضوعی کوچک و گاها بی ربط را انتخاب می کنند و با فرافکنی، آن را به یک مسئول نسبت می دهند و اغلب این رویه افراطی باعث زیر سئوال رفتن حرمت ها می شود! و این دیگر انتقاد نیست! بلکه عین تخریب و در جهت بی اعتماد کردن افکار عمومی به مسئولان است.

-استاندار امروز ایلام که تلاش های شبانه روزی او برای پیگیری خواسته ها و مطالبات مردمی زبان زد خاص وعام شده است دراین مدت کوتاه یک و نیم ساله رویکردی کاملا شفاف وپاسخگو ازخود نشان داده است.

-سلیمانی دشتکی در مقابل منافع مردم باهیچ کس تعارف نداشته است. مادامی که وی تسلیم برخی خواسته های خارج از عرف قانونی نشد عده ای ساز مخالفت با او را کوک کردند که هر اتفاقی در استان می افتد کاری به مثبت و منفی و ربط یا بی ربط بودن رخداد نداشته باشند بلکه فقط آن را بد و منفی جلوه دهند و از آن بهانه ای برای حمله به دولت و نماینده عالی دولت در استان سازند.

-البته تعداد این افراد کمتر از انگشتان یک دست هست و تحلیل های تکراری و آبدوغ خیاری آنها مشهود بوده و حنای آنها دیگر برای مخاطبین رنگی ندارد. پشتوانه اتهامات بی اساس و تخریب های آنها اغلب یا بر اساس شنیده ها بوده و یا تحلیل های آبکی است که مثلا چون انتصاب فلان شخص نبستی با فلان مسئول دارد پس نتیجه گیری می کنند که لابد علت اصلی این انتخاب وجود رابطه به جای ضابطه بوده است!

-یک روز بحث بازنشستگی استاندار را چنان در بوق و کرنا کردند که گویی آنها مجری اصلی اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان هستند و اصرار داشتند که نظر آنها به زور هم که شده بایست اعمال گردد! نگفتند که تعبیر  و تشخیص آنها از این قانون مشکل دارد و هرجوری که خواستند تحلیل نموند و علی رغم روشنگری دستگاه های مکرر ذی ربط در این باره باز آنها کماکان بر حرف خود اصرار داشتند تا زمانیکه در عمل ادعای آنها بی اساس از آب درآمد!

-روز دیگر آمدند در مورد عزل و نصب ها نوشتند؛ اول علیه یک مسئول هجمه می کردند و اگر تغییر می کرد در یک حرکت شگفت انگیز همان افرادی که زمینه ساز تغییر شده بودند می آمدند و مدعی درجه یک علت تغییر می شدند! اگر انتصابی در حوزه جنوبی رخ می داد آن را به نماینده این حوزه نسبت می دادند و اگر این اتفاق در حوزه شمالی رخ می داد باز همین داستان تکرار می شد!

-اخیرا نیز یکی از این کانال های مجازی در ادبیاتی تند و باالقابی منسوخ استاندار محترم ایلام را به خاطر گناه نکرده مورد عتاب و سرزنش قرار داده است! وی مسئولیت انتصاب یک مدیر در اداره زیرمجموعه تعاون و کار و رفاه اجتماعی استان را متوجه شخص استاندار کرده است و به این بهانه با ادبیاتی حرمت شکنانه وی را خطاب نموده است!

-واضح است که عزل و نصب ها در هر سازمان و ارگانی تابع شرایط خاص آن مجموعه بوده و مسئولیت آن هم بر عهده متولیان آن دستگاه هست. حال انتصاب یک مدیر داخلی یک اداره چه ربطی می تواند به یک استاندار داشته باشد این دقیقا میزان فاصله ای است که این نویسنده محترام می تواند در برداشت غلط از وقایع داشته باشد.

-با این حال وقتی موضوع از طریق آن اداره مذکور پیگیری شد مشخص گردید که موضوع مطرح شده آنطور که این نویسنده مدعی شده است صحت ندارد و ...!

--واضح است که مردم ما از درک و شعور بالایی در تشخیص حقایق و رویدادهای پیش روی خود برخوردار هستند و هرگز تحت تاثیر این جنجال آفرینی و فضاسازی های مجازی قرار نمی گیرند.

-جان کلام آنکه امروز مواظب باشیم حرمت شکنی نکنیم و به بهانه انتقاد مرزهای اخلاقی را زیر سئوال نبریم!

-مواظب باشیم که لزوما آنچه که ما در منظر افکار عمومی با آب و تاب داد و هوار می کشیم شاید ارتباطی با واقعیت موضوع مورد بحث نداشته باشد اما حداقل می تواند یک حقیقت را آشکار سازد و آن نوع افکار و پنداشت ما در برداشت از این وقایع است.

-اگر انتصابی از اقوام و یا فامیل خویش اتفاق می افتاد که عالی و اگر نبود هزار داستان سر هم می کردند و فریاد وامصیبتا سر می دادند که لابد رابطه ای در کار بوده است! اگر تغییری رخ می داد و آن فرد به طریقی با یک مسئول و یا نماینده نسبت داشت آن نسبت را علت تغییر عنوان می کردند!

-اگرچه لحاظ کردن چنین مواردی که باعث قضاوت های اینچنینی نشود منطقی به نظر می رسد اما بایست این مطلب را نیز مد نظر داشت که از بین صدها مسئولیتی که در یک استان وجود دارد به هر طریق امکان دارد که چند نفری هم باشند که نسبت فامیلی سببی یا نسبی دور یا نزدیک با برخی مسئولان داشته و این دلیل نمی شود علت اصلی انتصاب را صرف نظر از اینکه شخص مورد نظر از صلاحیت و توانمندی لازم برای تصدی آن جایگاه برخوردار بوده است، نسبت فامیلی عنوان کرد.

تگ های مهم
تصاویر پیوستی
ثبت نظرات

آخرین نظرات نمایش تمامی نظرات


تاکنون نظری ثبت نشده است