استانداری ایلام

نماز از دیدگاه قرآن

اهمیت نماز در قرآن

در قرآن به هیچ عبادتی به اندازه نماز اهمیت داده نشده؛ تا جایی که بیش از یکصد آیه در مورد نماز و مسائل مربوط به آن نازل شده است. براساس آیات قرآن، این فریضه بر همه پیروان شرایع پیشین نیز واجب بوده و تمامی انبیاء بر آن انگشت تأکید نهاده اند. حال بجاست برخی از این آیات را مرور کنیم:
1-  دعای حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پیشگاه خداوند: «رَبِّ اجْعَلْنی‏ مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏  (1)
پروردگارا، مرا بر پا دارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز.»
2- از قول حضرت ابراهیم (علیه السلام) چنین می خوانیم«: رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ (2)

 پروردگارا! من {یکی } از فرزندانم را در دره ای بی کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم؛ پروردگارا! تا نماز را به پا دارند.»
3- در اولین وحی به حضرت موسی (علیه السلام)، نماز مورد تأکید قرار می گیرد:« وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی (3)

و من تو را برگزیده ام. پس بدان چه وحی می شود؛ گوش فراده. منم! من! خدایی که جز من خدایی نیست. پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.»
4- حضرت عیسی (علیه السلام) در گهواره از نماز سخن می گوید«: إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی‏ نَبِیًّا وَ جَعَلَنی‏ مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا (4)

 منم بنده خدا! به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است و هر جا که باشم، مرا با برکت ساخته و تا زنده ام، به نماز و زکات سفارش کرده است.»
5- از جمله سفارش های حضرت لقمان به پسرش نماز است:« یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ  (5)

 پسرم! نماز را برپا دار.»
6- به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز این گونه خطاب می شود: «اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ (6)

 آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است، بخوان و نماز را برپا دار. نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است.»
پی نوشت ها:
1- ابراهیم، 40.
2- ابراهیم،37.
3- طه، 13و 14.
4- مریم،30 و31.
5-- لقمان، 17.
6- عنکبوت، 45

تفسیر آیه 40 سوره ابراهیم ( تفسیر نور استاد قرائتی )

 

رَبِّ اجْعَلْنِى مُقِيمَ الصَّلَوةِ وَمِن ذُرِّيَّتِى رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَآءِ
رَبَّنَا اغْفِرْ لِى وَلِوَلِدَىَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ‏
 
ترجمه  
 
پروردگارا! مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از نسل و ذریّه‏ام نیز. پروردگارا! دعاى مرا (نماز و عبادتم را) بپذیر.
پروردگارا مرا وپدر ومادرم را ومؤمنان را، روزى كه حساب بر پا مى‏شود ببخشاى.
 
نکته ها  
 
در آیاتى كه تاكنون درباره‏ى حضرت ابراهیم در این سوره خوانده‏ایم، او از خداوند هفت درخواست دارد: امنیّت مكّه، دور ماندن از بت‏پرستى، توجّه قلوب و افكار مؤمنان نسبت به فرزندان و مكتب او، بهره‏مند شدن ذریّه‏ى او از ثمرات، توفیق اقامه‏ى نماز، قبول شدن دعاها و آمرزش براى خود و والدین و همه‏ى مؤمنان.
«والد» تنها به پدر واقعى گفته مى‏شود، ولى «أب» به غیر پدر از جمله به عمو و پدرزن نیز گفته مى‏شود. چون والدین ابراهیم مؤمن بودند، لذا در این آیه حضرت ابراهیم به والدین خود دعا مى‏كند، ولى در آیات دیگر كه «أب» بكار رفته و مراد عموى ابراهیم است، به دلیل مشرك بودن او، حضرت از او بیزارى مى‏جوید.
در آیه‏ى 133 بقره نیز خواندیم كه فرزندان یعقوب در پاسخ پدر كه پرسیده بود: «ما تعبدون من بعدى» پس از من چه چیز را مى‏پرستید؟ گفتند: «نعبد الهك و اله آبائك ابراهیم و اسماعیل» ما پروردگار تو و پروردگار پدرانت ابراهیم و اسماعیل را مى‏پرستیم. با آنكه اسماعیل عموى یعقوب است، ولى به عمو «أب» گفته شده است.
 
پيام ها  
 
 1- تكرار «ربّ» در آغاز دعاهاى حضرت ابراهیم، نشانه تأثیر آن دراستجابت دعا و یا یكى از آداب آن است. «ربّ اجعلنى»
 2- براى اقامه‏ى نماز خود و فرزندانتان، از خداوند استمداد كنید. «ربّ اجعلنى»
 3- نماز، محور دعاهاى حضرت ابراهیم است. «ربّنا لیقیموا الصّلاة»، « ربّ اجعلنى مقیم الصّلاة»
 4- با آنكه رسالت انبیا اقامه‏ى دین است اما دعا براى اقامه‏ى نماز به جاى آن، نشانه آن است كه نماز چهره و سیماى تمام‏نماى دین است. «مقیم الصّلاة»
 5 - اقامه‏ى نماز، عِدل و همتاى رهبرى است. حضرت ابراهیم در دو مورد عبارت «و من ذریّتى» را بكار برد: یكى درباره‏ى نماز نسل خود «مقیم الصّلاة و من ذریّتى» و یكى در مورد رهبرى نسل خود هنگامى كه خداوند به ابراهیم فرمود: «انى جاعلك للنّاس اماما قال و من ذریّتى»(68) من تو را امام مردم قرار دادم ابراهیم گفت: پروردگارا ذریّه مرا نیز به این مقام برسان.
 6- در دعا هم به خود توجّه كنید، «واجنبنى - واجعلنى - واغفرلى» و هم به دیگران. «وبنّى - ومن ذریّتى - و لوالدىّ وللمؤمنین»
 7- انسان، هم باید به فكر نسل قبل باشد، «ولوالدىّ وللمؤمنین » و هم به فكر نسل بعد. «و من ذریّتى»
 8 - در دعا، به فكر قیامت خود، فرزندان و جامعه باشید. «یوم یقوم الحساب»
68) بقره، 124.
 

تفسیر آیه 37 سوره ابراهیم در باره نماز ( تفسیر نور استاد قرائتی )

آيه  
 
رَّبَّنَآ إِنِّى أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِى بِوَادٍ غَيْرِ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لَيُقِيمُواْ الصَّلَوةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِى إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الَّثمَرَتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ‏
 
ترجمه  
 
پروردگارا! من (یكى) از ذرّیّه‏ام را در وادى (و درّه‏اى بى‏آب و) بى‏گیاه، در كنار خانه‏ى گرامى و با حرمت تو ساكن ساختم. پروردگارا! (چنین كردم) تا نماز برپا دارند، پس دل‏هاى گروهى از مردم را به سوى آنان مایل گردان و آنان را از ثمرات، روزى ده تا شاید سپاس گزارند.
 
نکته ها  
 
وقتى خداوند در زمان پیرى ابراهیم، اسماعیل را به او عطا كرد، او را فرمان داد كه این كودك و مادرش را در مكّه اسكان دهد. ابراهیم فرمان الهى را اطاعت نمود و سپس براى آنان دعا كرد.
در روایات مى‏خوانیم كه امام باقرعلیه السلام فرمود: ما اهل بیت رسول‏اللَّه‏صلى الله علیه وآله، بقیه ذرّیّه ابراهیم هستیم كه دل‏هاى مردم به سوى ما گرایش دارد، سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ربّنا انى اسكنت ... فاجعل افئدة من النّاس»
كعبه در منطقه‏اى بى‏آب و علف قرار گرفت تا مردم به واسطه‏ى آن آزمایش شوند. چنانكه حضرت على‏علیه السلام در خطبه‏ى قاصعه چنین بیان فرمود: اگر كعبه در جاى خوش آب و هوایى بود، مردم براى خدا به زیارت آن نمى‏رفتند.
دعاى انبیا مستجاب است. «و ارزقهم من الّثمرات»، «حَرَماً آمناً یجبى الیه ثمرات كل شى‏ء»(67) حرمى امن كه همه گونه ثمرات در آن فراهم مى‏شود. امام باقر علیه السلام فرمود: هر میوه‏اى كه در شرق و غرب عالم هست در مكّه یافت مى‏شود.
67) قصص، 57.
 
پيام ها          

1- انتخاب مسكن انبیا بر اساس نماز وعبادت بود. «اسكنت - لیقیموا الصلوة»
2- دیندارى، گاهى با آوارگى، هجرت، دورى از خانواده و محرومیت از امكانات رفاهى همراه است. «اسكنت من ذریّتى بواد غیر زرع»
3- كعبه واطراف آن در زمان حضرت ابراهیم نیز محترم و داراى محدودیت و ممنوعیت بوده است. «بیتك المحرّم»
4- محور و مقصد حركت ابراهیم نماز است. «ربّنا لیقیموا الصلوة»
5- اهل نماز، باید محبوب باشد. «لیقیموالصلوة فاجعل افئدة من الناس»
6- نماز در ادیان قبل نیز بوده است. «لیقیمواالصلوة»
7- محبوبیّت و گرایش دل‏ها به دست خداست. «فاجعل افئدة...»
8- همه‏ى مردم لیاقت دوست داشتن اولیاى خدا را ندارند. «من الناس»
9- مردان خدا، دنیا را براى هدفى عالى مى‏خواهند. «من الثمرات لعلّهم یشكرون»

تفسیر آیه 13 و 14 سوره طه در مورد نماز  ( تفسیر نور استاد قرائتی )

 
آيه  
 
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى‏
إِنَّنِى أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا  أَنَاْ فَاعْبُدْنِى وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِى
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى‏ كُلُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى‏
 
ترجمه  
 
ومن تو را (به پیامبرى) برگزیده‏ام، پس به‏آنچه وحى مى‏شود گوش فراده.
 همانا منم اللّه، جز من خدایى نیست، پس مرا بندگى كن و نماز را بپادار تا به یاد من باشى.
همانا قیامت خواهد آمد (ولى) من مى‏خواهم (زمان) آن را مخفى كنم تا هركس در برابر سعى و تلاش خود، جزا داده شود.
 
نکته ها  
 
یكى از اسامى قیامت، ساعت است.(27)
27) بیش از چهل مرتبه این تعبیر «ساعة» در مورد قیامت بكار رفته است. تفسیر فرقان.
 
پيام ها  
 
 1- پیامبران، از جانب خداوند منصوب مى‏شوند، نه از طرف مردم. «انَا اخترتك»
 2- باید كلمات وحى را با تمام وجود وبا جان ودل شنید. «فاستمع» نه «فاسمع».
 3- از آداب گفتگو، معرفى خود است. «اِنّنى انَا اللّه»
 4- در نظام الهى، شناخت، اساس عمل است. «اِنّنى انَا اللّه - فاعبدنى»
 5 - شناخت اصول دین، بر انجام فروع دین مقدّم است. «لااله الاّ انَا فاعبدنى»
    توحید نظرى مقدّم بر توحید عملى است. «اِنّنى انَا اللّه - فاعبدنى»
 6- عبادت باید خالصانه باشد. ارزش عبادت به میزان خلوص آن است. «فاعبدنى»
 7- توحید در رأس همه عقاید و نماز در رأس همه عبادات است. «لااله الاّ انا، فاعبدنى و أقم الصّلوة»
 8 - نماز، اوّلین دستور كار و برنامه‏ى عملى انبیاست. «أقِم الصّلوة»
 9- نماز، در ادیان دیگر نیز بوده است. «أقم الصّلوة»
 10- هدف از اقامه نماز، تنها رعایت قالب آن نیست، بلكه توجّه به قلب آن، یعنى احساس حضور است. «أقم الصّلوة لذكرى»
 11- توجّه به قیامت، سبب برپایى نماز مى‏شود. «أقم الصّلوة - اُِنّ السّاعة آتیة» در قیامت از نماز مى‏پرسند.
 12- برپایى نماز به خاطر یاد اوست، «أقم الصّلوة لذكرى» و یاد او موجب آرامش دلهاست. «الا بذكر اللّه تَطمئنّ القلوب»(28) چنانكه یاد ما از خدا، سبب یاد خدا از ماست. «اُذكرونى اَذكركم»(29)
 13- توحید ومعاد، اوّلین پیام‏هاى الهى براى بشر است. «لااله‏الاّانَا، السّاعة آتیة»
 14- از زمان وقوع قیامت، هیچ كس به جز خدا آگاه نیست. «اَكاد اُخفیها»
 15- برپایى قیامت حتمى است، «انّ‏الساعة آتیة» امّا زمانش مخفى است. «اُخفیها»
 16- هر آگاهى و دانستنى مفید نیست. «اَكاد اُخفیها» ندانستن زمان وقوع قیامت داراى حكمت و لطفى است. زیرا انسان در عمل آزاد بوده و گرفتار هیجان و ترس نیست. كسى كه ساعت آمدن میهمان را نمى‏داند، دائماً آمادگى خود را حفظ مى‏كند.
 17- با پنهانى زمان قیامت است كه پاداش مردم بر اساس واقعیّات و به اندازه تلاش و كوشش آنها خواهد بود. «اُخفیها... لتجزى»
 18- پاداش و كیفر دنیوى كامل نیست. «اِنّ الساعة... لتجزى»
 19- در قیامت، اجراى قانون وپاداش وكیفر در حقّ همه یكسان است. «كلّ نفس»
 20- پاداش بر اساس سعى وتلاش است، خواه به انجام برسد، یا نرسد. «لتجزى - بماتسعى»
28) رعد، 28.
29) بقره، 152.

تفسیر آیات 30 و31 سوره مریم در مورد نماز ( تفسیر نور استاد قرائتی )

 
آيه  
 
وَجَعَلَنِى مُبَارَكاً أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِى بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيّاً
 وَبَرّاً بِوَالِدَتِى وَلَمْ يَجْعَلْنِى جَبَّاراً شَقِيّاً
 
ترجمه  
 
و هر جا كه باشم، خداوند مرا مایه‏ى بركت قرار داده و تا زنده‏ام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است.
و مرا نسبت به مادرم نیكوكار قرار داده و (نسبت به مردم) ستمگر و سنگدل قرار نداده است.
 
نکته ها  
 
چیزى با بركت است كه در آن منفعت زیاد، تعلیم و تأدیب دیگران و با ثبات باشد؛ حضرت عیسى‏علیه السلام هم عمر با بركتى دارد و تا بعد از ظهور امام زمان‏علیه السلام زنده است و هم پیروانش بسیارند و بر كافرانى كه در پى قتل آن حضرت بودند، پیروزند. «وجاعل الّذین اتّبعوك فوق الّذین كفروا الى یوم القیامة»(34)
سرچشمه‏ى خیرات و بركات، نیّت‏ها، اهداف، حالات و خصلت‏هاى درونى است. لذا بعضى انسان‏ها هر جا كه باشند مباركند. «جعلنى مباركا أین ما كنت»(35) و بعضى به خاطر مشكلات روحى و دورى از معنویّت، در هر جا كه باشند گرفتار خصلت‏هاى نارواى خویش‏اند و خیرشان به دیگران نمى‏رسد.
عیسى‏علیه السلام با كلمه «والدتى»، به پاكدامنى مادر و نداشتن پدر اشاره كرد. «و بَرّا بوالدتى» و نفرمود: «بوالدىّ».
34) آل‏عمران، 55.
35) مریم، 31.
 

 

 

 

پيام ها          
         

1- امتیازات و برترى‏هاى خود را از خدا بدانید. «جعلنى»
 2- ستایش از خود، اگر براى فخر فروشى نباشد مانعى ندارد. «و جعلنى مباركا...»
 3- پیامبران، سرچشمه‏ى خیر و بركت و آثار ابدى هستند. «مباركا»
 4- ارزش‏هاى معنوى، فوق زمان و مكان است. «أین ما كنت... مادمت حیّاً»
 5 - نماز و زكات از مشتركات ادیان آسمانى است. «و اوصانى بالصّلوة والزكوة»
(شاید بتوان شرط مبارك بودن را اقامه نماز و پرداخت زكات دانست.)
 6- رابطه با خدا (انجام نماز)، از رابطه با محرومان (پرداخت زكات) جدا نیست. «بالصلوة والزكوة»
 7- نماز و زكات، در طول عمر تعطیل بردار نیست «مادمت حیّاً»
 8 - نیكى به مادر، از اخلاق انبیاست. «و برّا بوالدتى»
 9- كسى كه به مادرش بى مهرى كند، به مردم نیز رحم نخواهد كرد. «بَرّاً بوالدتى و لم یجعلنى جباراً شقیّاً»
 10- پیامبران بدنبال استبداد و سلطه‏گرى بر مردم نیستند. «لم یجعلنى جبّاراً شقیّا»

تفسیر آیه 17 سوره لقمان در مورد نماز ( تفسیر نور استاد قرائتی )

 
آيه  
 
يَا بُنَىَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلَى‏ مَآ أَصَابَكَ إِنَّ ذَ لِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
 
ترجمه  
 
فرزندم! نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و بر آنچه از سختى‏ها به تو مى‏رسد مقاومت كن كه این (صبر) از امور واجب و مهم است.
 
نکته ها  
 
مراد از «عَزم» در اینجا، یا عزم و اراده‏ى قطعى خداوند بر انجام این امور است و یا لزوم عزم و تصمیم جدّى انسان بر انجام آنها.
با این كه در قرآن، 28 مورد در كنار نماز از زكات یاد شده؛ امّا در این جا كنار نماز امر به معروف ذكر شده است. شاید به خاطر آن كه در این آیه مورد خطاب فرزند است وفرزندان معمولاً ثروتى ندارند كه زكات بپردازند. «أقم الصّلاة وامر بالمعروف»
حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: در مشقت و سختى‏هایى كه در راه امر به معروف و نهى از منكر به تو مى‏رسد، صبر كن.(287)
صبر، گاهى در برابر مصیبت است، «و بشّرالصّابرین . الّذین اذا أصابتهم مصیبة»(288) گاهى در برابر انجام وظیفه، «وامر بالمعروف و انه عن المنكر واصبر على ما أصابك) و گاهى در برابر گناه، چنانكه یوسف در زندان گفت: «ربّ السّجن أحبّ الىّ...» پروردگار! زندان نزد من بهتر از ارتكاب گناهى است كه مرا به آن مى‏خوانند، تا آنجا كه فرمود: «انّه مَن یتّق و یصبر فانّ اللّه لا یضیع اجر المحسنین»(289)
287) تفسیر مجمع‏البیان.
288) بقره، 156 - 155.
289) یوسف، 90.
 
پيام ها  
 
1- یكى از وظایف والدین نسبت به فرزندان، سفارش به نماز است. «یا بُنىّ أَقِم الصّلاة»
 2- پاكسازى درونى را با دورى از شرك و بازسازى روحى را با نماز آغاز كنیم. «لاتشرك... اقم الصلاة»
 3- وجوب امر به معروف و نماز، مخصوص دین اسلام نیست. (قبل از اسلام نیز، لقمان سفارش به نماز كرده است) «یا بُنىّ أقم الصّلاة وامر بالمعروف»
 4- فرزندان خود را از طریق سفارش به نماز، مؤمن و خدایى، و از طریق سفارش به امر به معروف و نهى از منكر، افرادى مسئول و اجتماعى تربیت كنیم. «یا بُنىّ أقم الصّلاة وامر بالمعروف»
 5 - آگاهى فرزندان خود را به قدرى بالا ببریم كه معروف‏ها و منكرها را بشناسند تا بتوانند امر و نهى كنند. «یا بُنىّ - وَ امُر - وَ انْهَ»
 6- بعد از توجّه به مبدأ و معاد، مهم‏ترین عمل، نماز است. «أقم الصّلاة»
 7- كسى كه مى‏خواهد در جامعه امر و نهى كند و قهراً با هوس‏هاى مردم درگیر شود، باید به وسیله‏ى نماز خودسازى و خود را از ایمان سیراب كند. «أقم الصّلاة وامر بالمعروف»
 8 - فرزندان خود را آمر به معروف و ناهى از منكر بار آوریم. «وامر بالمعروف...»
 9- امر به معروف، همیشه قبل از نهى از منكر است. «وامر بالمعروف وانه عن المنكر» رشد معروف‏ها در جامعه، مانع بروز بسیارى از منكرات مى‏گردد.
 10- در مسیر حقّ بودن كافى نیست، لازم است دیگران را نیز به مسیر حقّ دعوت كنیم. «وامر بالمعروف» چنانكه در سوره عصر مى‏خوانیم: «الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ»
 11- در تبلیغ دین و اجراى فریضه‏ى امر به معروف و نهى از منكر، باید صبر و سعه‏ى صدر داشته باشیم. «واصبر على ما أصابك» نهى از منكر، با تلخى‏ها و نیش‏زدن‏هاى گناهكاران همراه است، مبادا عقب‏نشینى كنیم.
 12- پدر حكیم، رسیدن سختى به فرزندش را مى‏پذیرد و فرمان صبر مى‏دهد، ولى ضربه به مكتبش را كه سكوت در برابر فساد باشد، هرگز. «و انه عن المنكر و اصبر على ما أصابك»
 13- امر به معروف و نهى از منكر از مسایل مهم است و صبر در برابر آنچه در این راه به انسان مى‏رسد ارزش دارد. «انّ ذلك من عزم الامور»
 سیمایى از نماز
    به مناسبت سفارش به نماز و امر به معروف در این آیه، اكنون به توضیح مختصرى پیرامون این دو فریضه مى‏پردازیم:
 * نماز، ساده‏ترین، عمیق‏ترین و زیباترین رابطه‏ى انسان با خداوند است كه در تمام ادیان آسمانى بوده است.
 * نماز، تنها عبادتى است كه سفارش شده قبل از آن، خوش صداترین افراد بر بالاى بلندى رفته و با صداى بلند، شعارِ «حىّ على الصّلاة، حىّ على الفلاح، حىّ على‏ خیرالعمل» را سر دهند، با اذانِ خود سكوت را بشكنند و یك دوره اندیشه‏هاى ناب اسلامى را اعلام و غافلان را بیدار كنند.
 * نماز به قدرى مهم است كه حضرت ابراهیم‏علیه السلام هدف خود را از اِسكان زن و فرزندش در صحراى بى‏آب و گیاه مكّه، اقامه‏ى نماز معرّفى مى‏كند، نه انجام مراسم حج.
 * امام حسین‏علیه السلام ظهر عاشورا براى اقامه‏ى دو ركعت نماز، سینه‏ى خود را سپر تیرهاى دشمن قرار داد.
 * قرآن، به حضرت ابراهیم و اسماعیل‏علیهما السلام دستور مى‏دهد كه مسجد الحرام را براى نمازگزاران آماده و تطهیر نمایند. آرى، نماز به قدرى مهم است كه زكریّا و مریم و ابراهیم و اسماعیل‏علیهم السلام خادم مسجد و محل برپایى نماز بوده‏اند.
 * نماز، كلید قبولى تمام اعمال است و امیرالمؤمنین‏علیه السلام به استاندارش مى‏فرماید: بهترین وقت خود را براى نماز قرار بده و آگاه باش كه تمام كارهاى تو در پرتو نمازت قبول مى‏شود.(290)
 * نماز، یاد خداست و یاد خدا، تنها آرام‏بخش دلهاست.
 * نماز، در بیشتر سوره‏هاى قرآن، از بزرگ‏ترین سوره (بقره) تا كوچك‏ترین آن (كوثر) مطرح است.
 * نماز، از هنگام تولّد در زایشگاه كه در گوش نوزاد اذان و اقامه مى‏گویند تا پس از مرگ كه در گورستان بر مرده نماز مى‏خوانند، جلوه مى‏كند.
 * هم براى حوادث زمینى مانند زلزله و بادهاى ترس‏آور آمده و هم براى حوادث آسمانى مانند خسوف و كسوف، نماز آیات واجب گشته و حتّى براى طلب باران، نماز باران آمده است.
 * نماز، انسان را از انجام بسیارى منكرات و زشتى‏ها باز مى‏دارد.(291)
 در نماز، تمام كمالات به چشم مى‏خورد كه ما چند نمونه از آن را بیان مى‏كنیم:
 * نظافت و بهداشت را در مسواك زدن، وضو، غسل و پاك بودن بدن و لباس مى‏بینیم.
 * جرأت، جسارت و فریاد زدن را از اذان مى‏آموزیم.
 * حضور در صحنه را از اجتماع در مساجد یاد مى‏گیریم.
 * توجّه به عدالت را در انتخاب امام جماعت عادل مى‏یابیم.
 * توجّه به ارزشها و كمالات را از كسانى كه در صف اوّل مى‏ایستند، به دست مى‏آوریم.
 * جهت‏گیرى مستقل را در قبله احساس مى‏كنیم. آرى، یهودیان به سویى و مسیحیان به سوى دیگر مراسم عبادى خود را انجام مى‏دهند و مسلمانان باید مستقل باشند و لذا به فرمان قرآن، كعبه، قبله‏ى مستقل مسلمانان مى‏شود، تا استقلال در جهت‏گیرى آنان حفظ شود.
 * مراعات حقوق دیگران را در این مى‏بینیم كه حتّى یك نخ غصبى، نباید در لباس نمازگزار باشد.
 * توجّه به سیاست را آنجا احساس مى‏كنیم كه در روایات مى‏خوانیم: نمازى كه همراه با پذیرش ولایت امام معصوم نباشد، قبول نیست.
* توجّه به نظم را در صف‏هاى منظّم نماز جماعت و توجّه به شهدا را در تربت كربلا و توجّه به بهداشت محیط را در سفارش‏هایى كه براى پاكى و نظافت مسجد و مسجدى‏ها داده شده است، مى‏بینیم.
* توجّه به خدا را در تمام نماز، توجّه به معاد را در «مالك یوم الدین»، توجّه به انتخاب راه را در «اهدنا الصراط المستقیم»، انتخاب همراهان خوب را در «صراط الّذین انعمت علیهم»، پرهیز از منحرفان و غضب شدگان را در «غیر المغضوب علیهم و لاالضّالّین»، توجّه به نبوّت و اهل‏بیت پیامبرصلى الله علیه وآله را در تشهّد و توجّه به پاكان و صالحان را در «السلام علینا و على عباد اللّه الصالحین» مى‏بینیم.
 * توجّه به تغذیه‏ى سالم را آنجا مى‏بینیم كه در حدیث آمده است: اگر كسى مشروبات الكلى مصرف كند، تا چهل روز نمازش قبول نیست.
* آراستگى ظاهر را آنجا مى‏بینیم كه سفارش كرده‏اند از بهترین لباس، عطر و زینت در نماز استفاده كنیم و حتّى زنها وسایل زینتى خود را در نماز همراه داشته باشند.
* توجّه به همسر را آنجا مى‏بینیم كه در حدیث مى‏خوانیم: اگر میان زن و شوهرى كدورت باشد و یا یكدیگر را بیازارند و بد زبانى كنند، نماز هیچ كدام پذیرفته نیست.
اینها گوشه‏اى از آثار و توجّهاتى بود كه در ضمن نماز به آن متذكّر مى‏شویم. امام خمینى‏قدس سره فرمود: «نماز، كارخانه‏ى انسان‏سازى است».
 امر به معروف و نهى از منكر
 امر به معروف، یعنى سفارش به خوبى‏ها و نهى از منكر، یعنى بازداشتن از بدى‏ها.
 انجام این دو امر مهم نیاز به سنّ خاصّى ندارد، زیرا لقمان به فرزندش مى‏گوید: «یا بنّى أقم الصّلاة و امر بالمعروف...»
 امر به معروف، نشانه‏ى عشق به مكتب، عشق به مردم، علاقه به سلامتى جامعه و نشانه‏ى آزادى بیان، غیرت دینى، ارتباط دوستانه بین مردم و نشانه‏ى فطرت بیدار و نظارت عمومى و حضور در صحنه است.
امر به معروف و نهى از منكر، سبب تشویق نیكوكاران، آگاه كردن افراد جاهل، هشدار براى جلوگیرى از خلاف و ایجاد نوعى انضباط اجتماعى است. قرآن مى‏فرماید: شما مسلمانان بهترین امّت هستید، زیرا امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنید.(292)
حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: امر به معروف و نهى از منكر، مصلحت عامّه است.(293) چنانكه در حدیث دیگر مى‏خوانیم: كسى كه جلوى منكر را نگیرد، مانند كسى است كه مجروحى را در جاده رها كند تا بمیرد.(294)
 پیامبرانى همچون حضرت داود و حضرت عیسى‏علیهما السلام به كسانى كه نهى از منكر نمى‏كنند، لعنت فرستاده‏اند.(295)
 قیام امام حسین علیه السلام براى امر به معروف و نهى از منكر بود. «انما خرجتُ لطلب الاصلاح فى امّة جدّى ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر»(296)
 در حدیث مى‏خوانیم: به واسطه‏ى امر به معروف و نهى از منكر، تمام واجبات به پا داشته مى‏شود.(297)
 قرآن مى‏فرماید: اگر در مجلسى به آیات الهى توهین مى‏شود، جلسه را به عنوان اعتراض ترك كنید تا مسیر بحث عوض شود.(298)
 انسان باید هم در دل از انجام گناه ناراحت باشد، هم با زبان، آن را نهى كند و هم با اِعمال قدرت و قانون، مانع انجام آن شود.
 اگر كسى را به كار خوبى دعوت كردیم، در پاداش كارهاى خوب او نیز شریك هستیم، ولى اگر در برابر فساد، انحراف و گناه ساكت نشستیم، به تدریج فساد رشد مى‏كند و افراد فاسد و مفسد بر مردم حاكم خواهند شد.
 سكوت و بى تفاوتى در مقابل گناه، سبب مى‏شود كه گناه كردن عادّى شود، گنهكار جرأت پیدا كند، ما سنگدل شویم، شیطان راضى گردد و خدا بر ما غضب نماید.
 امر به معروف و نهى از منكر، دو وظیفه‏ى الهى است و توهّماتى از این قبیل كه:
 گناه دیگران كارى به ما ندارد، آزادى مردم را سلب نكنیم، من اهل ترس وخجالت هستم، با یك گل كه بهار نمى‏شود، عیسى به دین خود موسى به دین خود، ما را در یك قبر قرار نمى‏دهند، دیگران هستند، من چرا امر به معروف كنم؟ با نهى از منكر، دوستان یا مشتریان خود را از دست مى‏دهم، و امثال آن، نمى‏توانند این تكلیف را از دوش ما بردارند. البتّه امر به معروف و نهى از منكر باید آگاهانه، دلسوزانه، عاقلانه وحتّى المقدور مخفیانه باشد.
 گاهى باید خودمان بگوییم، ولى آنجا كه حرف ما اثر ندارد، وظیفه ساقط نمى‏شود، بلكه باید از دیگران بخواهیم كه آنان بگویند.
 حتّى اگر براى مدّت كوتاهى مى‏توان جلوى فساد را گرفت، باید گرفت و اگر با تكرار مى‏توان به نتیجه رسید، باید تكرار كرد.
290) نهج‏البلاغه، نامه 27.
291) عنكبوت، 45.
292) آل عمران، 110.
293) نهج البلاغه، حكمت 252.
294) كنز العمّال، ج 3، ص 170.
295) مائده، 78.
296) بحار، ج 44، ص 328.
297) كافى، ج 5، ص 55 .
298) نساء، 140 و انعام، 67.

 تفسیر آیه 45 سوره عنکبوت در مورد نماز ( تفسیر نور استاد قرائتی )

 
آيه  
 
اُتْلُ مَآ أُوْحِىَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
 
ترجمه  
 
آنچه را از كتاب (آسمانى قرآن) به تو وحى شده تلاوت كن و نماز را به‏پادار، كه همانا نماز (انسان را) از فحشا و منكر باز مى‏دارد و البتّه یاد خدا بزرگ‏تر است و خداوند آنچه را انجام مى‏دهید مى‏داند.
 
نکته ها  
 
در این آیه خداوند به پیامبرش دستور تلاوت قرآن و نماز را در كنار هم داده و این به خاطر آن است كه قرآن و نماز دو منبع نیروبخش مى‏باشند. خداوند كه به پیامبرش از یك مسئولیّت سنگین خبر مى‏دهد، «انّا سنلقى علیك قولاً ثقیلاً»(143) به او مى‏فرماید: براى انجام این مسئولیّت سنگین، از دو منبع نیروبخش كمك بگیر:
یكى تلاوت قرآن. «و رَتّل القرآن ترتیلا»(144)
و دیگرى نماز شب. «اِنّ ناشئة الیل هى اَشدّ وَطاً و أقوم قیلاً»(145)
البتّه علاوه بر این آیه، نماز و قرآن، بارها در كنار هم آمده است؛ از جمله: «یتلون كتاب اللّه و اقاموا الصّلاة»(146) و «یمسّكون بالكتاب و اقاموا الصّلاة»(147)
براى جمله «لذكر اللّه اكبر» چند معنا بیان شده است:
الف: نماز، بزرگ‏ترین ذكر الهى است. به دلیل آیه‏ى «أقم الصّلاة لذكرى»(148) كه نماز را ذكر خداوند مى‏داند.
ب: یاد خدا (و حضور قلب)، بالاتر از ظاهر نماز است.
ج: یاد خدا براى انسان از همه كارها برتر است.
د: یاد خدا، براى جلوگیرى از فحشا و منكر بالاتر از هر اهرم دیگر است.
ه: یاد خدا از شما، بزرگتر از یاد شما از خدا است. (البتّه این معنا با توجّه به روایات در ذیل آیه «فاذكرونى اذكركم»(149) برداشت شده است.(150))
به پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله گفته شد: فلانى هم نماز مى‏خواند و هم خلاف مى‏كند، فرمود:«انّ صلاته تنهاه یوماً»(151) بالاخره نماز او روزى نجاتش خواهد داد.
امام صادق‏علیه السلام فرمود: هر كسى دوست دارد قبولى یا ردّ نمازش را بداند، ببیند نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه. سپس امام‏علیه السلام فرمود: «فبقدر ما منعته قبلت منه»(152) به اندازه‏اى كه نماز، انسان را از منكرات باز مى‏دارد، به همان اندازه قبول مى‏شود.
143) مزمّل، 5.
144) مزمل، 4 .
145) مزمل، 6 .
146) فاطر، 29 .
147) اعراف، 170 .
148) طه، 14.
149) بقره، 152 .
150) تفسیر نورالثقلین.
151) تفسیر مجمع‏البیان.
152) تفسیر مجمع‏البیان.
       
     
   
     
   
     
   
     
   

 

 

 
   
 
 
ترجمه